هر چه بیشتر یاد می گیرید ، بیشتر می فهمید که نمی دانید

چرا مطالعه و یادگیری هر چه بیشتر ؟

اگر بخواهید امروز را درک کنید ، باید در گذشته جستجو کنید . شاید این جمله کمی برای شما غیر قابل پذیرش باشد . اما دوستان اگر شما بخواهید داستان جنگ جهانی دوم را خوب یاد بگیرید و درک کنید بهتر است اول به سراغ مطالعه جنگ جهانی اول بروید . اگر قصد دارید بیماری ایدز را درمان کنید بهتر است اول تاریخچه پیدایش و نحوه شیوع آن را بدانید . اگر می خواهید یک کسب و کار جدید ایجاد کنید بهتر است ابتدا سرگذشت کسب و کارهای مشابه موفق و ناموفق در گذشته را دنبال کنید . این موضوع علاوه بر آن که سطح اطلاعات شما را بالا می برد بلکه باعث می شود شما به یک فرد متواضع تر از قبل تبدیل شوید . تقریبا تمامی افراد مختلفی که در عرصه های متفاوت مطالعه دارند ،  به این موضوع اذعان دارند ” هر چه بیشتر یاد می گیرید ، بیشتر می فهمید که نمی دانید . “

فرصت یادگیری را از دست ندهید

هر روز فرصت دیگری برای یادگیری چیزهای جدید است .

گاهی اوقات آنقدر تمایل داریم موفق شویم که فراموش می کنیم چه چیزی مهم است .

پیش درامد موفقیت باید هم ارزش های مالی و هم ارزش های معنوی باشد .

باید از فرهنگ خودمان و هم از مابقی فرهنگ ها ، تاریخ ها با خبر باشیم . نباید در چیزی زندگی کنیم که به آن خلاء فرهنگی گفته می شود . بزرگی می گفت : ندانستن تاریخ مانند این است که برگی باشید که نمی داند بخشی از یک درخت است . چه تعبیر جالبی ! در مورد خیلی از افراد صدق می کند .

هر کسی در هر سن و هر شرایطی مسئول آموزش خودش است

و بسته به نحوه انجام صحیح این مسئولیت در جایگاه اجتماعی ، مالی ، معنوی خاصی قرار می گیرد . 

اگر به نظر میرسد که کمی سخت گیرانه نسبت به این موضوع صحبت می کنم ، باید بگویم که بله سخت گیر هستم ، برای من اینکه نداشتن آگاهی و جهالت صفت های خوبی باشد ، بی معنی و غیر قابل پذیرش است .

اگر می خواهید در زندگی خود موفق باشید

هر روز را با این عنوان شروع کنید :

امروز چه چیزی می توانم بیاموزم ؟

چه چیزی را می توانم یاد بگیرم که دیروز نمی دانستم ؟

شب ها هنگام خواب از خودتان سوال کنید :

امروز چه چیزی بر دانسته های من اضافه شد ؟

این سوالات شما را به سمت دانش بیشتر سوق می دهد ، به سمت بالا بردن ارزشتان . چرا حالا که همه منابع اطلاعاتی در اختیار ماست باید یک زندگی بدون آگاهی و محدود را سپری کنیم ؟؟؟ نکته جالب دیگری که در مطالعه وجود دارد آن است که ما جزئی از مطالعاتمان هستیم ، چگونه می توانید بفهمید که خودتان به چه چیزی تعلق دارید اگر ندانید آن چیز ، چیست . دنیا با تولد شما شروع نشده و با مرگ شما هم خاتمه پیدا نخواهد کرد . ولی به این معنی نیست که شما جزئی از این دنیا و تصویر کلی نیستید . اتفاقا برعکس ، این یعنی شما هم بخشی از نمای کلی جهان هستید . پس با بالا بردن سطح دانش خود این نقش را پر رنگ تر و آرامش را دست یافتنی تر کنید .

هر چه بیشتر یاد می گیرید ، بیشتر می فهمید که نمی دانید

مثال برگ را به خاطر دارید ، چه خواهد شد اگر متوجه باشید که یک برگ هستید اما ندانید که درخت چیست ؟ بهترین کار این است که مفهوم درخت را درک کنید ، کار ساده ایست . با روش هایی که در سایت الفبای آرامش به شما پیشنهاد می شود می توانید از مطالعه لذت ببرید و این شوق را در خود ایجاد کنید ، افق های دید خود را وسیع تر خواهید کرد . این نصیحت را بپذیرید ، هیچ گاه تصور نکنید که علامه ی دهر هستید . با توجه به قبول این نکته که دانستن همه چیز امکان پذیر نیست و دانستن همه چیز برای شما یا هیچ شخص دیگری علاوه بر امکان پذیر نبودن ، هیچ لذتی نیز ندارد باید گفت اگر همه چیز را هم بدانید فرصت ماجراجوی های زیادی را از دست خواهید داد .

پس به خاطر داشته باشید که :

با گسترش افق های دید خود ، فکر های بزرگ را در سایه عمل همراه با تکامل داشته باشید و همزمان ارزشهای خود را با مطالعه بالاتر ببرید .

موفقیت های چشمگیر ، به همین سادگی به وجود خواهند آمد .